در دنیای خودرو، گاهی تصمیم‌هایی گرفته می‌شود که نتیجه‌شان چیزی جز شگفتی و سردرگمی نیست. بعضی خودروها آن‌قدر عجیب طراحی شده‌اند که به‌جای تحسین، باعث تعجب و انتقاد شده‌اند. ظاهر ناهماهنگ، عملکرد ناقص یا هدف‌گذاری اشتباه می‌تواند یک مدل را به نمونه‌ای قابل بحث تبدیل کند. این مطلب به بررسی احمقانه ترین خودروهای تاریخ می‌پردازد؛ ماشین‌هایی که بیشتر از کاربرد، سؤال به‌همراه دارند.
با KMC همراه باشید تا بیشتر این خودروها را بشناسیم.
سوزوکی X-90، چیزی بین شوخی و سوءتفاهم
X-90 یکی از عجیب‌ترین خودروهای تاریخ است که مشخص نبود هدف ساختش چه بوده است. بدنه آن یادآور یک اسباب‌بازی بود، فضای بار کمی داشت و تنها برای دو نفر طراحی شده بود. نه مناسب سفر بود، نه مناسب شهر. طراحی ظاهری و فنی‌اش به‌قدری بی‌جهت بود که خیلی زود تولیدش متوقف شد. این مدل در فهرست احمقانه‌ترین خودروهای تاریخ قرار گرفت و فراموش نشد.
آستون‌مارتین سیگنت، هاچ‌بک ۳۷ هزار دلاری
سیگنت با هدف رعایت استانداردهای زیست‌محیطی ساخته شد، اما مسیر اشتباهی را انتخاب کرد. این خودرو کوچک، در اصل همان تویوتا iQ بود که تنها با آرم آستون‌مارتین عرضه شد. نه راحت بود، نه لوکس، نه حتی خاص. قیمت بسیار بالا باعث شد تا هیچ‌کس آن را جدی نگیرد. این مدل در حافظه علاقه‌مندان به خودروهای تاریخ، نمونه‌ای از تصمیمات غیرمنطقی باقی مانده است.
شورلت SSR، از احمقانه ترین خودروهای تاریخ
SSR می‌خواست خاص باشد اما نتوانست جایگاه درستی پیدا کند. ظاهر کلاسیک داشت، ولی قدرت یک وانت واقعی را نداشت. در شتاب‌گیری، کشش، و حتی فضای بار، چیزی برای رقابت نداشت. نه خانواده‌ها به سراغش رفتند، نه علاقه‌مندان خودروهای اسپرت. این مدل یکی از اشتباهات بزرگ شورلت در طراحی بود و در میان احمقانه‌ترین خودروهای تاریخ جای گرفته است. طراحی بدون هدف، آینده نداشت.
درباره دنیای خودروها بیشتر بدانید: معرفی کراس‌اوورهای که قرار است در آینده معرفی شوند
کرایسلر PT Cruiser کانورتیبل، شلوغی بی‌منطق
این کانورتیبل مدلی بود که ظاهر متفاوتش نتوانست ضعف‌های ساختاری آن را پنهان کند. حذف سقف باعث کاهش استحکام بدنه شد، و رول‌بار مرکزی، فضای داخلی را محدود کرد. ورود به صندلی عقب سخت بود و ایمنی هم در سطح پایینی قرار داشت. در بررسی خودروهای تاریخ، این مدل یکی از نمونه‌های ضعف در مهندسی و طراحی است. بسیاری از خریداران بعد از تجربه رانندگی، از انتخاب خود پشیمان شدند.
نیسان مورانو کراس‌کابریو، بی‌هدف‌ترین SUV در خودروهای تاریخ
این مدل، در بین خودروهای تاریخ، یکی از گم‌شده‌ترین مفاهیم طراحی را داشت. نه برای آفرود مناسب بود، نه برای استفاده روزمره. سقف بازشو، بدنه ناپایدار، فضای بار اندک، و نبود درهای عقب، همگی باعث شدند این خودرو مورد استقبال قرار نگیرد. حتی نام آن هم باعث سردرگمی بود. مورانو کراس‌کابریو مثالی روشن از تلاش بی‌نتیجه برای نوآوری در دسته احمقانه‌ترین خودروهای تاریخ است.
تسلا سایبرتراک، جلب توجه به هر قیمتی
در بررسی خودروهای تاریخ، سایبرتراک یکی از بحث‌برانگیزترین مدل‌ها است. بدنه فلزی با زوایای تیز، شباهت زیادی به طرح‌های اولیه سه‌بعدی دارد. ظاهر آن برای بسیاری غیرقابل‌قبول است و بیشتر از آنکه جذاب باشد، سؤال‌برانگیز است. با وجود فناوری‌های نو، چهره غیرعادی‌اش باعث شده در فهرست احمقانه ترین خودروهای تاریخ قرار بگیرد. این مدل بیشتر یک نمایش مفهومی است تا خودرویی برای استفاده روزمره.
مزدا MX-30، الکتریکی با باتری ناامیدکننده
مزدا MX-30 در میان خودروهای تاریخ، نمونه‌ای از اشتباه در اولویت‌گذاری است. با وجود طراحی داخلی جذاب و هندلینگ خوب، باتری کوچک آن تنها بردی حدود ۱۶۰ کیلومتر فراهم می‌کرد. در عمل برای استفاده شهری هم محدود بود. این مدل در رقابت با دیگر خودروهای برقی عملکرد مناسبی نداشت و خیلی زود از یادها رفت. ضعف اصلی، نادیده گرفتن نیاز واقعی کاربران بود، نه ظاهر یا فناوری.
تویوتا میرای، هیدروژنِ بی‌زیرساخت در خودروهای تاریخ
میرای با امید به آینده‌ای پاک وارد بازار شد، اما زیرساخت‌های محدود سوخت‌رسانی آن را به بن‌بست رساند. در خودروهای تاریخ، این مدل یکی از اولین تلاش‌ها برای استفاده از هیدروژن بود، اما نبود جایگاه مناسب باعث شد کارایی آن در حد تئوری باقی بماند. ظاهر قابل‌قبولی داشت، اما مشکلات فنی و عملیاتی، جایگاهش را به‌عنوان یکی از احمقانه‌ترین خودروهای تاریخ تثبیت کرد. آینده‌ای که زود تمام شد.
هوندا CR-V FCEV، نامحبوب‌ترین در خودروهای تاریخ
CR-V FCEV تلاش کرد گزینه‌ای بین خودروهای پاک و خانوادگی باشد، اما نتیجه نهایی نه رضایت‌بخش بود، نه مقرون‌به‌صرفه. تنها در مناطقی محدود قابل استفاده بود و امکانات آن به اندازه انتظار نبود. در میان خودروهای تاریخ، این مدل نمونه‌ای از پروژه‌هایی است که با نیت خوب شروع می‌شوند اما در اجرا دچار مشکل می‌شوند. هزینه بالا، برد محدود و دسترسی کم، آن را به تجربه‌ای ناقص تبدیل کرد.
کرایسلر TC مازراتی، دو اشتباه در یک خودرو
این خودرو می‌خواست ظاهر اروپایی را با فنی آمریکایی ترکیب کند، اما در نتیجه، نه اصالت داشت، نه عملکرد مناسب. ساخت آن پرهزینه بود و کیفیت پایین آن باعث ناامیدی شد. در مرور خودروهای تاریخ، TC مازراتی یکی از مثال‌های واضح عدم هماهنگی میان طراحی و مهندسی است. این مدل در لیست احمقانه ترین خودروهای تاریخ جای گرفت چون نتوانست هیچ‌کدام از اهدافش را محقق کند.
